«محمد جواد ظریف»، وزیر خارجه پیشین امروز ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ در پاسخ به شایعات متفاوت مطرح شده درباره حضور او در روندهای جاری در حوزه سیاست خارجی کشور گفت: این شایعات بیشتر به شوخی سیزده شبیه است که از قبل شروع شده و هنوز ادامه دارد.
ظریف در ادامه تاکید کرد که بنده حتی نامه ترامپ و پاسخ به او را ندیده و از محتوای آن خبری جز آنچه در رسانهها آمده ندارم.
در دو هفته اخیر، گمانه زنی هایی در فضای مجازی و برخی رسانه ها پیرامون نقش وزیر خارجه پیشین در بحث ها و روندهای جاری پیرامون مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده مطرح شده بود که ظریف تمامی آنها را نادرست نادانسته و تکذیب کرده است.
به نوشته المانیتور، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در اقدامی غافلگیرکننده، نخستوزیر اسرائیل را در به فاصله کوتاهی پس از سفر پیشین به واشنگتن دعوت کرد
تا درباره تصمیم اخیرش درباره تعرفهها، پرونده ایران و سایر موضوعات گفتوگو کنند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل قرار است روز دوشنبه در کاخ سفید با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا دیدار و درباره تصمیم آمریکا برای اعمال تعرفههای 17 درصدی بر کالاهای وارداتی اسرائیل گفتگو کند.
نتانیاهو اولین رهبر خارجی خواهد بود که از زمان تحلیف ترامپ در ژانویه، برای دومین بار با دونالد ترامپ در کاخ سفید دیدار میکند.
در بیانیهای که شنبه شب از سوی دفتر نخستوزیر اسرائیل منتشر شد، آمده است: «تعرفهها، تلاشها برای آزادی گروگانهای ما در غزه، روابط اسرائیل و ترکیه، تهدید ایران و نبرد علیه دادگاه بینالمللی کیفری در لاهه» در راس دستور کار قرار خواهند گرفت.
در این بیانیه آمده است که نخستوزیر از روابط شخصی و گرم با رئیسجمهور ترامپ قدردانی میکند و از او به خاطر دعوت از او به عنوان اولین رهبر جهانی پس از اعمال تعرفههای جهانی تشکر میکند، همانطور که او اولین رهبری بود که پس از بازگشت به کاخ سفید با او دیدار کرد.
این دیدار یک روزه در حالی انجام می شود که نتانیاهو با چالشهای قانونی در اسرائیل مواجه است. دفتر او از دادگاه منطقه قدس درخواست کرد که احضار او در روزهای دوشنبه و چهارشنبه را به دلیل سفرش به واشنگتن به تعویق بیندازد. اما دادگاه تنها با لغو جلسه دوشنبه موافقت کرد. انتظار می رود نتانیاهو دوشنبه شب واشنگتن را ترک کند.
اسرائیل از تصمیم بر سر اعمال تعرفههای آمریکا بر این رژیم مبهوت شده است رهبری سیاسی و اقتصادی اسرائیل در روز چهارشنبه زمانی که ترامپ این رژیم را در فهرست کشورهایی که تعرفههای بالایی بر آن اعمال شده قرار داده، شگفتزده شدند. تعرفه 17 درصدی بر کالاهای اسرائیلی بالاتر از تعرفه 10 درصدی است که بر اکثر شرکای آمریکا در خاورمیانه تحمیل شده است. این تنها یک روز پس از آن رخ داد که بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی، لغو تمامی تعرفهها بر محصولات ایالات متحده را اعلام کرد. اسموتریچ امیدوار بود که این ژست اسرائیل را در برابر هرگونه تعرفه جدید ایالات متحده محافظت کند -اما در انجام این کار شکست خورد.
آمریکا بزرگترین شریک تجاری اسرائیل است. صادرات اسرائیل به آمریکا که شامل الماس، ماشین آلات، دستگاههای اپتیک، دارو، داروسازی و تجهیزات الکترونیکی میشود، در سال 2024 به بیش از 22 میلیارد دلار رسید. کسری تجاری در این سال حدود 7.4 میلیارد دلار بود.
شموئل آبرامزون، اقتصاددان ارشد وزارت دارایی، پنجشنبه گفت که اسرائیل با کاخ سفید برای لغو یا کاهش تعرفههای اعمال شده مذاکره خواهد کرد. آبرامزون با بیان اینکه ما میدانستیم که این اتفاق میافتد، تعجب کردهایم و همچنان در حال یادگیری پیامدهای آن هستیم، افزود: ما کانال خوبی با دولت آمریکا داریم و معتقدم از طریق گفتوگو و مذاکره موفق خواهیم شد تا حدی از شدت این فرمان بکاهیم.
نتانیاهو و ویکتور اوربان نخست وزیر مجارستان در جریان سفر به بوداپست این هفته با ترامپ تلفنی گفتگو کردند. در این گفتگوی سه جانبه بحث تعرفهها مطرح شده است. ترامپ به نتانیاهو پیشنهاد داد که برای گفتوگو درباره این موضوع به واشنگتن بیاید. بر اساس این گزارش، دفتر نتانیاهو چندین تاریخ جایگزین را در طول تعطیلات عید فصح آینده پیشنهاد کرده است، اما تیم ترامپ اصرار به برگزاری جلسه در روز دوشنبه داشتند. در نتیجه، نتانیاهو تصمیم گرفت به جای بازگشت به اسرائیل پس از سفر چهار روزه خود به مجارستان، مستقیماً از بوداپست به واشنگتن سفر کند.
تلاش برای آزادی گروگانها موضوع دیگری است که در این دیدار مورد بحث قرار میگیرد. هزاران اسرائیلی شنبه شب دست به تظاهرات زدند و از کابینه نتانیاهو خواستند تا با حماس به توافق برسد. توافق آتشبس بین اسرائیل و حماس پس از مرحله اول 42 روزه که طی آن 33 گروگان اسرائیلی آزاد شدند، از بین رفت. اسرائیل از آن زمان اعلام کرد که در جریان مذاکرات آتشبس را حفظ نخواهد کرد و تاکید کرد تا زمانی که حماس شکست نخورده و تمام 59 گروگان باقی مانده آزاد نشوند، به جنگ غزه پایان نخواهد داد. در همین حال، حماس پیشنهاد استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا برای تمدید مرحله اول توافق را که شامل آتش بس موقت و آزادی 11 گروگان اسرائیلی دیگر می شد، رد کرده است.
فارین پالسی با انتشار یادداشتی مدعی شد: در یکی از بعدازظهرهای جمعه اخیر در مسجد اموی دمشق، پایتخت سوریه، جنگجویان اویغور به عنوان یکی از گروههای شورشی با یونیفرم نظامی در کنار هزاران نمازگزار دیگر در نماز جمعه شرکت کردند.
از زمان سقوط بشار اسد، اویغورها حضور آشکارتری در دمشق یافتهاند، اما آینده آنها در کشور نامعلوم و ممکن است مانعی برای دولتی جدید در سوریه باشد که در تلاش است قدرتهای جهانی را قانع کند که توانایی کنترل جنگجویان خارجی و جلوگیری از تهدیدهای فرامرزی را دارد.
پشت پرده حضور اویغورها در چین
این نشریه در ادامه یادداشت خود ادعا کرد: در حدود یک دهه گذشته، هزاران اویغور از چین، از طریق ترکیه خود را به سوریه رساندهاند. امروزه، رهبران اویغور در سوریه میگویند جمعیت آنها در این کشور حدود ۱۵ هزار نفر است که از این تعداد، پنج هزار نفر جنگجو هستند.
بیشتر آنها در شهر تحت کنترل شورشیان، ادلب، یا در محلههایی نزدیک شهر جسر الشغور زندگی میکنند. اویغورها که بسیاری از سوریها آنها را «ترکستانی» مینامند، مدارسی افتتاح کرده و پمپ بنزین و رستورانهایی راهاندازی کردهاند. در نانواییهای محلی، نانهای گرد و ضخیم سنتی میپزند که برخی از همسایگان سوریشان هم به آن علاقهمند شدهاند. اکثریت قریب به اتفاق آنها گذرنامه ندارند، اما مانند دیگر ساکنان مناطق شورشی، کارت شناسایی دارند و صدها نفر از آنها در دانشگاه ادلب ثبتنام کردهاند؛ جایی که دولت موقت اعلام کرده است اویغورها مانند سوریها میتوانند بهصورت رایگان تحصیل کنند.
دولت موقت سوریه آنها را در ساختار رسمی نظامی خود گنجانده است، که نشانهای از نقش جنگجویان اویغور در سرنگونی دولت اسد بهشمار میرود؛ جنگی که به گفته رهبران اویغور، حدود 11 هزار کشته از میان آنان برجای گذاشته است. در ژانویه، صدها فرمانده نظامی با یونیفورم گردهم آمدند تا اولین سخنرانی احمد الشرع، رهبر سوریه پس از سقوط اسد را بشنوند و در میان آنان، عبدالعزیز داوود خدابردی، اویغوری اهل روستایی در نزدیکی آقسو در چین، حضور داشت.
خدابردی در سال ۲۰۱۲ به سوریه آمد و شاخه محلی حزب اسلامی ترکستان (TIP) را که بیشتر اویغورهای سوری به آن وابستهاند، رهبری میکند. او بهعنوان فرمانده لشکر ۱۳۳ شورشیان، نقش مهمی در پایان دادن به دولت اسد ایفا کرد و در نتیجه، به درجه سرتیپی در ارتش سوریه ارتقا یافت و دو اویغور دیگر به درجه سرهنگی منصوب شدند.
در مجموع، حدود شش جنگجوی خارجی چنین مقامهایی را در سوریه نوین دریافت کردهاند. حضور حزب اسلامی ترکستان در سوریه میتواند برای آینده کشور و تلاش آن برای لغو تحریمهای بینالمللی، پیامدهایی جدی به همراه داشته باشد. گروه «هیئت تحریرالشام» (HTS) که پیشتاز حمله علیه دولت اسد بود و اکنون منحل و در دولت جدید ادغام شده است، از سوی سازمان ملل بهعنوان گروهی تروریستی شناخته میشود.
چین اعلام کرده است که حضور گروههایی نظیر حزب اسلامی ترکستان همچنان مانعی برای حمایت این نهاد از تغییر این برچسب تروریستی است. با این حال، دیدگاههای پکن درباره این گروه در تضاد با نگرانیها نسبت به رفتار دولت چین با اقلیت اویغور در داخل این کشور قرار دارد؛ نگرانیهایی که با گزارشهایی درباره بازداشتهای گسترده و ادعای تلاشهای دولتی برای از بین بردن هویت دینی و فرهنگی این گروه قومی شدت یافتهاند.
در هفتههای اخیر، بسیاری از همان صداهای نئومحافظهکاری که آمریکا را به جنگ عراق کشاندند، اکنون خواهان حمله به ایران هستند. گروههایی مانند «بنیاد دفاع از دموکراسیها» و «مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» بار دیگر خواستار تقابل شدهاند و ادعا میکنند شاید دیگر هرگز زمانی بهتر از اکنون برای اقدام وجود نداشته باشد. اما این یک توهم خطرناک است که میتواند آنچه که خود دونالد ترامپ میگوید به دنبالش است را از مسیر خارج کند: یک توافق، نه یک جنگ فاجعهبار دیگر در خاورمیانه.
تنها خطر جنگ با ایران آغاز یک درگیری بیپایان دیگر نیست، بلکه میتواند کل برنامههای داخلی و بینالمللی ترامپ را نابود کند.
یک درگیری بزرگ، منابع و تمرکز آمریکا را تحلیل میبرد و آن را از اولویتهای داخلی منحرف میکند و در نتیجه، قدرت چانهزنی واشنگتن را در تمامی جبههها تضعیف خواهد کرد: چین، روسیه، اروپا و تجارت. اروپا ممکن است از این فرصت استفاده کند تا حمایت از جنگ در اوکراین را ادامه دهد و در برابر تلاش ترامپ برای بازتنظیم روابط فراآتلانتیکی مقاومت نشان دهد. شرکای تجاری مانند مکزیک، کانادا، هند و دیگر کشورها ممکن است با سوءاستفاده از درگیری آمریکا، امتیازات یکجانبه بگیرند. همچنین یک حمله یکجانبه میتواند جامعه جهانی را از هم بپاشد.
روسیه و چین، با وجود نگرانیهای خود درباره برنامه هستهای ایران، این حمله را تجاوزگری آمریکا توصیف خواهند کرد و اعتبار آمریکا را در سازمان ملل و سایر مجامع بینالمللی زیر سؤال خواهند برد.
نتیجه معکوس
اما خطرناکترین پیامد چه خواهد بود؟ چنین حملهای میتواند نتیجهای کاملاً معکوس داشته باشد و ایران را به انجام دقیق همان کاری سوق دهد که ترامپ میگوید قصد جلوگیری از آن را دارد: ساخت بمب اتمی. ایران هماکنون در حال غنیسازی اورانیوم در سطحی نزدیک به درجه تسلیحاتی است. اگر از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج شود، آخرین رشتههای نظارت بینالمللی نیز از بین خواهند رفت. حمله میتواند عناصر تندروتر در ایران را تقویت کند و برای حرکت سریع بهسوی گریز هستهای مشروعیت سیاسی فراهم کند.
در این صورت، ترامپ ممکن است نه بهعنوان رئیسجمهوری که بحران ایران را حل کرد، بلکه بهعنوان کسی که در دوران او ایران به یک قدرت هستهای تبدیل شد، در تاریخ ثبت شود. این نه میراثی است که او میخواهد و نه چیزی که آمریکا میخواهد.
ترامپ اخیراً گفته: «بهزودی اتفاقی برای ایران خواهد افتاد.» اما او همچنین تأکید کرده: «امیدوارم بتوانیم به یک توافق صلح برسیم. نه از موضع قدرت این را میگویم، نه از موضع ضعف، فقط میگویم که صلح را ترجیح میدهم تا گزینه دیگر.» این سخنان، اظهارات یک جنگطلب نیست. اینها سخنان یک مذاکرهکننده است، کسی که هنوز برای دیپلماسی ارزش قائل است.
عباس عراقچی وزیر امور خارجه ، درباره انتشار برخی ادعاها مبنی بر آغاز مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، گفت: پیشنهاد مذاکره مستقیم به دلایلی که مکرر گفته شده مورد پذیرش ما نیست ولی ما آمادگی مذاکرات غیرمستقیم را از طریق کشور عمان داریم.
وی گفت اکنون توپ در زمین آمریکاست که به پیشنهاد جمهوری اسلامی پاسخ دهد اگرچه ما عجلهای نداریم.
عراقچی در مورد برخی اسامی که درباره مذاکره کنندگان مطرح می شود گفت هیچ یک از گمانهزنی هایی که انجام می شود صحیح نیست اما مسلم است که مسئولیت مذاکرات احتمالی با وزارت امور خارجه و مدیریت آن با وزیر امور خارجه خواهد بود.